#عاشقانه_خاص
خسته ام گاهی مرا در سینه خود جا بده
باز کن آغوش خود، جایی به این شیدا بده
گرمی آغوش تو درد مرا پایان دهد
ای صبا بازآ و تو، خطی زآن لیلا بده
کوله بار غم شرر برجان من هردم زند
ساقیا پیکی بزن، جامی به این رسوا بده
من زخود سیرم، زاین دنیا، ز این بخت بدم
من کویری تشنه ام، راهم به یک دریا بده
ما همه خوابیم و از غفلت به خود پیچیده ایم
منجیاصوری بدم، فرمان یک برپا بده
#عاشقانه_خاص
#شعر
#سخن_شعر
#دلنوشته_های_ساسان
باز کن آغوش خود، جایی به این شیدا بده
گرمی آغوش تو درد مرا پایان دهد
ای صبا بازآ و تو، خطی زآن لیلا بده
کوله بار غم شرر برجان من هردم زند
ساقیا پیکی بزن، جامی به این رسوا بده
من زخود سیرم، زاین دنیا، ز این بخت بدم
من کویری تشنه ام، راهم به یک دریا بده
ما همه خوابیم و از غفلت به خود پیچیده ایم
منجیاصوری بدم، فرمان یک برپا بده
#عاشقانه_خاص
#شعر
#سخن_شعر
#دلنوشته_های_ساسان
- ۶.۵k
- ۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط